فاطمه جانفاطمه جان، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره
آيلا جانآيلا جان، تا این لحظه: 9 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره
آیلین جونمآیلین جونم، تا این لحظه: 5 سال و 7 ماه و 5 روز سن داره
یاسین جانیاسین جان، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره
ترلان گلمترلان گلم، تا این لحظه: 5 سال و 4 ماه و 19 روز سن داره
وبلاگ جانوبلاگ جان، تا این لحظه: 13 سال و 4 روز سن داره

من و فرشته هام...

خبرای داغ....

سلام عسلم...  كلي خبر جديد و توپ دارم... اول اينكه دو سه هفته پيش كلا" درگير خريد و تهيه وسايل و لوازم بوديم برا عروس خانم دايي عزيزت محسن جونم..آخه عصر پنجشنبه 31/5/1392 مراسم شيريني خوران و نامزديش بود..خدا را شكر همه چي به موقع جور شد و مراسم هم خيلي خوب برگزار شد..دعوتيها هم برا ناهار بودن و عصر هم مراسم جشن..بعدش هم رفتيم محضر و عقد محضري كردن. همون محضري كه من و بابايي عقد كرده بوديم. و اينجوري عاطفه و محسن رسما" و شرعا" ازدواج كردن..خدا را هزاران هزار بار شكر.... خلاصه همه چي خوب پيش رفت..فقط طبق معمول تو پخش آهنگ مشكل داشتيم كه اصلا" مهم نيست..ايشالا هميشه خوشبخت باشن ....شبش هم عروسي مهدي عمه بود كه رف...
10 شهريور 1392

قسمت دوم....

حدود ساعت 9:30 شب خاله صفو زنگ زد كه ني ني دنيا اومد و حال دو تاشون خوبه..به خاطر مشكلي كه پيش اومده بود خاله سزارين شده بود اون هم با بيهوشي كامل...گفت صديق تو اتاق عمله و به هوش نيومده ولي حالش خوبه خدا را شكر..گفتم خب دختره يا پسر؟ . آخه جوجه طلاييمون بعد دو بار سونوگرافي جنسيت خودشو بروز نداده بود..گفت نميدونم راسش اينقدر دستپاچه بودم كه يادم رفت بپرسم...فوري زنگ زدم عمه رويا ..اونم گفت من پشت اتاق عملم و اينقدر نگران صديق بودم نفهميدم بچه چي هست فقط ديدم بردنش بيرون اتاق عمل و نشون من هم ندادن گفتن اول مامانش بعد بقيه!....البته خدا را شكر همين كه دو تاشون سالم بودن برامون كافي بود..به مامان و عمه فريبا دنيا اومدن ني ني را خبر دادم.......
10 شهريور 1392
1075 11 11 ادامه مطلب
1